خدا

خدا

??

 

 

#خدواند_از_نگاه_ملاصدار

“باور داشته باشید که به یاری خداوند می توانید بر هر مشکلی غلبه کنید”

? خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمان، اما به قدر فهم تو کوچک می شود و به
قدر نیاز تو فرود می آید و به قدر آروزی تو گسترده می شود و به قدر ایمان تو کار گشا می شود و به قدر نخ پیرزنان دوزنده باریک می شود.
و به قدر دل امیدواران گرم می شود.

? یتیمان را پدر می شود و مادر…
برادر می شود بی برداران را،

همسر می شود بی همسر ماندگان را،

طفل می شود عقیمان را،

امید می شود نا امیدان را،

راه می شود گمگشتگان را نور می شود در تاریکی ماندگان را،

شمشیر میشود روزمندگان را،

عصا می شود پیران را،

عشق می شود محتاجان به عشق را،

خداوند همه چیز می شود همه کس را….
به شرط اعتقاد، به شرط پاکی دل،

به شرط طهارت روح، به شرط پرهیز از معامله با ابلیس…

? بشویید قلب های تان را از هر احساس ناروا و
معزهای تان را از هر اندیشه ی خلاف
و زبان های تان را از هر گفتار ناپاک و
دست های تان را از هر آلودگی در بازار…. و بپرهیزید از ناجوانمردی ها، ناراستی ها،
نامردمی ها!

? چینین کنید تا ببنید خداوند چگونه برسفره شما
با کاسه ای خوراک و تکه ای نان می نشید، در
دکان شما کفه های ترازوی تان را میزان می کند
و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند…

✨✨ مگر از زندگی چه میخواهید که در خدایی خدا یافت نمی شود…؟

 

………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………

دقایقی مطالعه

مردی درحال مرگ بود،
وقتیکه متوجه مرگش شد خدا را با جعبه ای در دست دید،

خدا: وقت رفتنه.
مرد: به این زودی؟ من نقشه های زیادی داشتم

خدا: متاسفم، ولی وقت رفتنه
مرد: درجعبه ات چی دارید؟
خدا: متعلقات تو را
مرد: متعلقات من؟ یعنی همه چیزهای من؛
لباسهام، پولهایم و ….

خدا: آنها دیگر مال تو نیستند آنها متعلق به زمین هستند

مرد: خاطراتم چی؟
خدا: آنها متعلق به زمان هستند

مرد: خانواده و دوستانم؟
خدا: نه، آنها موقتی بودند

مرد: زن و بچه هایم؟
خدا: آنها متعلق به قلبت بود

مرد: پس وسایل داخل جعبه حتما بدنم هستند؟
خدا :نه؛ آن متعلق به گردوغبار هستند

مرد: پس مطمئنا روحم است؟
خدا: اشتباه می کنی، روح تو متعلق به من است

مرد با اشک در چشمهایش و باترس زیاد جعبه در دست خدا را گرفت و بازکرد؛ دید خالی است!

مرد دل شکسته گفت: من هرگز چیزی نداشتم؟
خدا : درسته، تومالک هیچ چیز نبودی!

مرد: پس من چی داشتم؟
خدا: لحظات زندگی مال تو بود ؛
هرلحظه که زندگی کردی مال تو بود .

❣️زندگی فقط لحظه ها هستند… قدر لحظه ها را بدان و لحظه ها را دوست داشته باش

آنچه از سر گذشت، شد سر گذشت…
حیف، بی دقت گذشت، اما گذشت!.

تا که خواستیم یک دو روزی فکر کنیم،
بر در خانه نوشتند: “در گذشت”

 

 

 

 

✍️?
ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﺳﺖ،
ﻧﻪ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺩﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﻣَﺤﺮَﻣَﺖ ﻧﯿﺴﺖ…!
و ﻧﻪ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻭ ﻗﺮﺑﺎﻥ ﺻﺪﻗﻪ ﻫﺎﯼ ﭼﻨﺪ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺍﯼ…

ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺣﻀﻮﺭ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺍﻭﺝ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﻫﺎ ﻧﺎﺑﻮﺩﺕ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ…
ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺎﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﮕﻮﯾﯽ ﻣﯿﻔﻬﻤﺪ…
ﻭﻗﺘﯽ ﻧﯿﺎﺯ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻮﺩﻧﺶ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﮐﻨﯽ…
و ﻏﺮﻭﺭﺕ ﺭﺍ ﺗﺎ ﻣﺮﺯ ﻧﺎﺑﻮﺩﯼ ﭘﯿﺶ ﺑﺒﺮﯼ…
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﺎ ﺍﻭ…
ﻫﺮﮔﺰ…
ﺗﻨﻬﺎ…
ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﺑﻮﺩ…
“ﺁﺭﺍﻣﺶ ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﯿﻦ، ﺗﻮ ﺑﯽ ﻫﯿﭻ ﻗﯿﺪ ﻭ ﺷﺮﻃﯽ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯼ…”

 

 

متنی بسیار زیبااا

به ما گفتند باید بازی کنید.
گفتیم با کی؟ گفتند با دنیا.
تا خواستیم بپرسیم بازی چی ؟
سوت اغاز بازی رو زدن, فقط فهمیدم خدا تو تیم ماست.
بازی شروع شد و دنیا پشت سر هم به ما گل میزد ولی نمیدونم چرا هر وقت به نتیجه نگاه میکردم, امتیازها برابر بود.
تو همین فکر بودم که خدا زد به پشتم, خندید و گفت:
نگران نباش تو وقت اضافه میبریم حالا بازی کن! گفتم اخه چطوری ؟
بازم خندید و گفت: خیلی ساده فقط پاس بده به من, باقیش با من. …

???
@asrare_movafaghiyat???

 

 

 

رار نکن تو باید سختی ها را متحمل شوى
اين سختی ها صيقل توست
مگر تو نمی خواهی اينه شوی
شفاف شوی …!؟

باید كسى تورا صيقل دهد
تو را با ابریشم که صيقل نمی دهند
تو را باید با جسمى سخت (سنگ و سمباده) صیقل داد
نگران نباش .
نگو من چه کار کرده بودم که گرفتار این مشکلات شدم …!؟
دلت بايد قرص باشد
تو كه سابقه رحمت مرا (خداوند) ديده اى
من (خداوند)به تو چشم دادم ، گوش دادم
ميبينى كه مسير حركت تو را چه خوب تنظيم كرده ام
حالا اگر چهار روزى چيزى را منع كردم نگران نباش ..
با من قهر نكن …
در خانه ی ديگری نرو …
اين تراژدى براى پاك شدن توست
براى پالايش روح تو.
به من اعتماد کن

الهى قمشه اى_مقدمه اى بر كتاب گفتگو با خدا

 

 

حکمت???

روزی مردی در بیابان در حال گذر بود که ندائی را از عالم غیب شنید: « ای مرد هر چه همین الان آرزو کنی، به تو داده میشود.»

مرد قدری تأمل کرد، به آسمان نگاه کرد و گفت: میخواهم کوهی روبرویم قرار گرفته، به طلا تبدیل شود.

در کمتر از لحظه ای کوه به طلا تبدیل شد.
ندا آمد: « آرزوی دیگرت چیست؟ »

مرد گفت: کور شود هرکه
آرزو و دعای کوچک داشته باشد.

بلافاصله مرد کور شد!

آری وقتی منبع برآورده کردن آرزوهایت خداست، حتی خواستن کوهی از طلا نیز کوچک است.

خدا بزرگ است،
از خدای بزرگ چیزهای بزرگ بخواهید.
از او خودش را بخواهید???

 

 

 

 

نمی‌توان به نام خدا
نفرت ورزید،
نمی‌توان به نام خدا
شکنجه داد،
نمی‌توان به نام خدا کشت.

به نام خدا فقط
می‌توان عشق ورزید . . .!

?اشو

بستن منو
×
×

سبد خرید