از کجا معلوم!

از کجا معلوم!

    به نام خدا

 به نام آنکه هستی از او طعم گرفت

سلام همراهان عزیز سایتم

موردی که  می خواهم خدمتتان بگویم یکی از آرزوهای من است و به طور کلی می گویم، چفدر عالی می شد دست از سرزندگی های هم برداریم به همین راحتی. انقدری که برخی از ما، عزیزانم تأکید می کنم بعضیامون سرمان داخل زندگی های دیگران هست، توجهی به خودمان و موفقیت هایمان نداریم. ما فقط یکبار به این دنیا می آییم و فقط، فقط، فقط، فقط، فقط یکبار زندگی می کنیم و باید آنطور که دوست داریم و باب میل باطنیمان است زندگی کنیم. هر طوری که دوست داریم زندگی کنیم به این معنی نیست که هر کاری دلمان خواست انجام بدهیم و به بیراهه برویم. باید خودمان را لایق بهترینا بدانیم و خودمان و ویژگی هایمان را برای بدست آوردن بهترینا به آن نزدیک کنیم.

یک داستان بگم خدمتتون :

داستان_کوتاه

روزی اسب پیرمردی فرار کرد

مردم گفتند: چقدر بدشانسی!

پیرمرد گفت : از کجا معلوم.

فردا اسب پیرمرد با چند اسب وحشی برگشت.

مردم گفتند : چقدر خوش شانسی!

پیرمرد گفت : از کجا معلوم.

پسر پیرمرد از روی یکی از اسبها افتاد و پایش شکست.

مردم گفتند: چقدر بدشانسی!

پیرمرد گفت : از کجا معلوم.

فردایش از شهر آمدند و تمام مردهای جوان را به جنگ بردند به جز پسر پیرمرد که پایش شکسته بود.

مردم گفتند : چقدر خوش شانسی!

پیرمرد گفت : از کجا معلوم.

دو تا نتیجه مهم و عالی از داستان بالا

1) زندگی پر از خوش شانسی ها و بد شانسی های ظاهری است، شاید بدترین بد شانسی های امروزتان مقدمه خوش شانسی های فردایتان باشد.

از کجا معلوم!

2) چقدر برخی مردم در این داستان درگیر زندگی این پیرمرد شده بودند و این انرژی که برای سر در آوردن و پیگیری زندگی پیرمرد گذاشته بودند می توانستند در موقعیت دیگری، برای کار دیگری صرف کنند و مفید و مؤثر باشند و دنیا را جای بهتر و زیباتری برای خودشان و دیگران کنند.

به این مورد لطفاً بسیار زیاد دقت کنید که شادیتون رو به خدا و خودتان گره بزنید و در هر مسئله که برایتان پیش می آید به خدا توکل کنید که قطعاً هر مسئله ای در زندگیتان حل خواهد شد. هیچ کس را جز خدا محرم مسائل زندگی خودتان ندانید. وقتی به خدا می سپارید همه چیز طبق زمانبندی بی نظیر خودش که برایمان دارد حل می شود. وقتی  با بنده خدا در میان می گذارید حل شدن آن به تعویق می افتد.

صبر اوج احترام به حکمت خداست

در برابر گفتار و افکار افراد منفی کر باشید.

از کجا معلوم!

 

سه داستان زیبای سه ثانیه ای

۱. روستاييان تصميم گرفتند براى بارش باران دعا كنند در روزيكه براى دعا جمع شدند تنها يك پسربچه با خود چتر داشت
این یعنی ایمان…

۲. كودك يك ساله اى را تصور كنيد زمانيكه شما اورابه هوا پرت ميكنيد او ميخندد زيرا ميداند اورا خواهيد گرفت.
اين يعنى اعتماد…

۳.هر شب ما به رختخواب ميرويم ما هيچ اطمينانى نداريم كه فردا صبح زنده برميخيزيم با اين حال هر شب ساعت را براى فرداكوك ميكنيم
اين يعنى اميد…

برايتان “ایمان ، اعتماد و امید به خدا” را آرزو ميکنم …

 

خیلی ممنونم از همراهیتان

بستن منو
×
×

سبد خرید